ضرورت تحول بنیادی در حوزه اشتغال افراد نابینا و کمبینا
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۹۱۲۲۲
۲۳ مهر، ۱۵ اکتبر، در تقویم جهانی به عنوان روز ایمنی و عصای سفید، سمبل حقوق جامعه نابینایان وکم بینایان جهان از جمله کشور ماست. این مناسبت که با تصویب مجمع عمومی اعضای سازمان ملل متحد در تقویم کشورهای عضو این سازمان به رسمیت شناخته شده است، فرصتی است برای جلب توجه جامعه جهانی به ویژه دولت ها به جایگاه اجتماعی حدود ۳۰۰ میلیون تن از انسان هایی که با آسیب و محدودیت پایدار بینایی در سطوح مختلف روبه رو هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در دهه های اخیر برابرسازی فرصت ها برای این افراد و بسترسازی برای تحقق حقوق برابر آنها با سایر آحاد جامعه انسانی در قالب برنامه ها و اقدامات مشخص ملی در کشورهای مختلف تجلی رویکرد جهانی به حل مشکلات این اقلیت بزرگ اجتماعی و برابرسازی عملی فرصت ها برای آنان محسوب می شود.
رشد فزاینده نابینایان و کم بینایان تحصیلکرده، افزایش شاغلین نابینا و کم بینا در عرصه های مختف دانش های نوین از جمله فناوری های اطلاعاتی از یک سو مبین دستیابی این گروه به مرزهای جدیدی از توانمندی و ایفای نقش مؤثر در توسعه کشورهاست و از سوی دیگر خود علت عرصه های جدیدی از مطالبه گری نابینایان و کم بینایان برای دسترسی برابر به منابع و فناوری های اطلاعاتی، فرصت های شغلی در عرصه این فناوری ها و ارتقاء سطح خواسته های این جامعه از دولت ها بسیار فراتر از رفع نیازهای اولیه است. سیر رشد موقعیت های اجتماعی و سطح مطالبات شهروندان نابینا و کم بینا ایران نیز از این قاعده استثناء نیست. به مناسبت روز جهانی عصای سفید یا به تعبیر رایج، روز جهانی نابینایان و کم بینایان نگاهی به مشکلات و مهم ترین مطالبات این شهروندان در کشورمان می اندازیم.
تسریع در دسترس پذیری محیطی و ایمن سازی در تردد
گفتگو با اکثریت فعالین حقوق مدنی نابینایان و کم بینایان و تشکلهای آنها مؤید اولویت ایمن سازی محیطی برای تردد امن شهروندان نابینا و کم بینا است. اگر بپذیریم تحقق هر گونه مشارکت اجتماعی مستلزم تردد ایمن افراد در محیط شهری و روستایی است، درک این اولویت برای نابینایان و کم بینایان بسیار آسان است. متأسفانه علیرغم رشد چشمگیر نابینایان و کم بینایان تحصیلکرده و شاغل در کشور به ویژه در دو دهه اخیر، شاخص های ایمنی تردد این افراد در معابر و اماکن عمومی افزایش متناسبی با این رشد فعالیت های نابینایان و کم بینایان نشان نمی دهد. دلیل این امر عقب ماندن رشد شاخص های دسترس پذیری محیطی برای افراد معلول و ایمنی برای نابینایان و کم بینایان از رشد حضور اجتماعی این گروه از شهروندان است.
اجرای کامل احکام قانون حمایت از حقوق معلولان در بخش مناسب سازی و دسترس پذیری و آیین نامه های اجرائی آن، اعمال نظارت مؤثر بر تحقق شاخص های دسترس پذیری در پروژه های عمران شهری، ایمن سازی پایانه ها و سامانه های حمل و نقل عمومی از مهم ترین مطالبات شهروندان نابینا و کم بینا در عرصه ایمن سازی تردد این افراد است.
تدوین و اجرای برنامه جامع توانبخشی نابینایان و کم بینایان
بدون شک مهم ترین الزام در ورود افراد نابینا و کم بینا به عرصه زندگی، توانبخشی آنان مبتنی بر فراگیری طیف گسترده ای از مهارت های اداره مستقل زندگی در شرایط نابینایی و کم بینایی است. دکتر حمداله خواجه حسینی؛ مدرس دانشگاه و کارشناس با سابقه سازمان بهزیستی با تأکید بر این امر می گوید: «هیچ امری ضروری تر از ارائه کامل بسته آموزش و توانبخشی به افراد دچار محدودیت پایدار بینایی برای تضمین زندگی فعال و با کیفیت این افراد هم پای افراد بینای جامعه نیست و به همین اعتبار تدوین برنامه جامع توانبخشی نابینایان و کم بینایان شامل مهارت های تحرک و جهت یابی، بریل آموزی، مهارت های مدیریت زندگی مستقل روزانه، مهارت های ارتباط اجتماعی، مهارت های فنی و حرفه ای مهم ترین هدف گذاری در عرصه توانبخشی مددجویان نابینا و کم بینایان کشور محسوب می شود که این مهم باید از سوی مراکز تخصصی توانبخشی نابینایان و کم بینایان جامه عمل بپوشد».
علیرغم تأکید این کارشناس عرصه توانبخشی، به گفته بسیاری از مسئولان تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور متأسفانه نه شاهد اجرای برنامه جامع توانبخشی نابینایان و کم بینایان هستیم و نه شاهد توسعه مراکز تخصصی توانبخشی. برعکس به دلیل حذف مراکز توانبخشی دولتی نابینایان از ساختارهای تشکیلاتی و عدم موفقیت در جایگزینی این مراکز از طریق تأسیس مراکز توانبخشی بخش غیردولتی، شاهد فرسودگی و تعطیلی مراکز دولتی توانبخشی در این بخش هستیم. رفع این چرخه معیوب یکی از بزرگ ترین مطالبات جامعه نابینایان و کم بینایان کشور است.
ضرورت تحول بنیادی در عرصه اشتغال افراد نابینا و کم بینا
دکتر نصرالله ابراهیمی؛ مشاور امور معلولان استاندار کردستان و فعال با سابقه توانمندسازی نابینایان و کم بینایان که نیز نابیناست و هم اکنون عضو کمیته اشتغال شبکه تشکل های نابینایان و کم بینایان چاووش، با بیش از ۵۰ تشکل عضو در کشور است، اعتقاد دارد سیاست های حمایت از اشتغال افراد معلول به ویژه نابینایان و کم بینایان با خلاءهای جدی رو به روست.
ابراهیمی می گوید: «فقط پرداخت وام خود اشتغالی نمی تواند تضمینی برای ایجاد یک شغل پایدار برای فرد معلول باشد. اشتغال به ویژه برای فرد دارای محدودیت جسمی و حسی مستلزم پیش بینی عوامل چندگانه مانند شناسایی شغل های متناسب با وضعیت معلولیت فرد، آموزش مهارت های حرفه ای و اجتماعی لازم برای اشتغال فرد نابینا فراهم کردن سخت افزارها و نرم افزارهای لازم برای جبران نابینایی فرد و ارائه سایر حمایت های حقوقی و روانشناختی است که متأسفانه در سیاست های جاری حمایت های شغلی از نابینایان و کم بینایان یا وجود ندارند یا در کمیت و کیفیت مؤثر ارائه نمی شوند.»
جواد خادم روشن؛ مسئول انجمن جوانان روشن بین اصفهان که خود کارشناس بهزیستی و عضو شبکه نابنایان چاووش است با توجه به پژوهش های خود در زمینه اشتغال نابینایان تأکید دارد: « فرصت های شغلی برای نابینایان بسیار فراتر از آن چه است که عموماً پنداشته می شود. شرط تحقق این فرصت ها، ارائه حمایت های جامع از اشتغال این افراد و از جمله مراکز تخصصی کاریابی و حمایت های شغلی از نابینایان و کم بینایان است.»
در ادامه خادم روشن با اشاره به این که جامعه نابینایان دارای ظرفیت های کارشناسی خوبی برای حمایت از اشتغال نابینایان و کم بینایان است تا با مطالعه برای گروه های مختلف نابینایان با سطح های متفاوت تحصیلات و موقعیت اجتماعی فرصت های شغلی مناسب را شناسایی و معرفی کنند، خواهان حمایت سازمان بهزیستی و وزارت کار از ایجاد و فعالیت این مراکز شد. رفع موانع تحقق کامل سهمیه ۳ درصد استخدامی افراد معلول از جمله نابینایان و کم بینایان که با داشتن بیشترین تحصیل کردگان دانشگاهی یکی از دو گروه اصلی متقاضی استفاده از این سهمیه هستند از مهم ترین درخواست های به ویژه نابینایان و کم بینایان دارای مدارج عالی تحصیلی است.
عدم وجود آیین نامه تخصصی برای تحقق این سهمیه، تعارض ضوابط و دستورالعمل های استخدامی برخی دستگاه ها با این سهمیه و اعمال سلیقه ها در دستگاه های اجرائی مختلف در تفسیر اختصاص این سهمیه از بزرگ ترن موانع عدم تحقق کامل سهمیه استخدام ۳درصدی است.
برقراری عدالت آموزشی و اطلاعاتی
یکی از مهم ترین مطالبات جامعه نابینایان و کم بینایان کشور به ویژه با توجه به رشد سطح تحصیلات در این جامعه در دهه های اخیر دسترسی برابر آنها به منابع اطلاعاتی و آموزشی است. دکتر روح الله ساعی؛ عضو کارگروه نابینایان نهاد عمومی کتابخانه ها و مدیر مؤسسه نابینایان بصیر آذربایجان شرقی با اشاره به فقر شدید منابع اطلاعاتی دسترس پذیر برای نابینایان و کم بینایان در قالب های بریل و گویا می گوید: « واقعیت آن است که مهم ترین خلع در این میان فقدان متولی در عرصه تولید کتاب و نشریات بریل و گویا در کشور است. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی طبق قانون متولی این امر است و باید از بودجه ملی تولید منابع اطلاعاتی سهم مشخص تولید کتب و نشریات بریل و گویا را تخصیص و حمایت های حقوقی لازم را در این عرصه اعمال کند اما متأسفانه این مسئولیت در پایین ترین سطح خود اعمال شده و تلاش ها برای اصلاح این امر تاکنون محقق نشده است».
ساعی تأکید می کند: «نهاد عمومی کتابخانه ها با ۶۳ کتابخانه ویژه نابینایان درکشور بزرگ ترین شبکه توزیع منابع اطلاعاتی برای نابینایان است و حتی بخشی از تولیدات با حمایت نهاد صورت می پذیرد اما واقعیت آنست که طبق اساسنامه نهاد مسئول توزیع منابع اطلاعاتی است و نه تولید آنها.» یکی دیگر از مشکلات بزرگ نابینایان و کم بینایان دسترسی به فناوری های نوین اطلاعاتی مانند رایانه های مجهز به نمایشگرهای بریل است که به علت گرانی در مقایسه با سایر اقلام توانبخشی نابینایان وکم بینایان عموماً از لیست خرید تجهیزات توانبخشی حذف می شود و کاربران نابینا نیز دارای قدرت خرید این تجهیرات با بهای روز حدود ۶۰ میلیون تومان نیستند.
فقدان حمایت حمایت ملموس از خانواده و کودک نابینا
دو گروه در میان نابینا و کم بینا افزون بر نیازهای عمومی این شهروندان دارای نیازهای ویژه خود هستند زنان و کودکان نابینا و کم بینا. بانوان نابینا حق دارند به منظور اداره زندگی خانواده و کودکان خود و حتی به عنوان پیش شرط ازدواج و تشکیل خانواده از مهارت های لازم در این خصوص به همراه وسایل کمک زیستی ویژه بانوان نابینا برای انجام وظایفی همچون آشپزی، خانه داری و کودکیاری برخوردار باشند اما متأسفانه در راستای فقدان ارائه مناسب خدمات توانبخشی به نابینایان و کم بینایان بانوان نابینا به عنوان نیمی از این جامعه به ویژه در مناطق محروم دسترسی به آموزش مهارت های آشپزی و خانه داری، کودکیاری و در کنار آن دسترسی به فناوری های کمکی مانند تجهیزات آشپزخانه ویژه نابینایان ندارند. گروه دیگر دارای نیازهای ویژه، کودکان و نوجوانان نابینا هستند.
دکتر نرگس نیکخواه؛ مدیرعامل جامعه نابینایان کاشان و استاد جامعه شناسی دانشگاه کاشان با اشاره به این امر تأکید می کند: «حتی به تعداد یک مرکز برای هر استان مرکز حمایت از خانواده و کودک نابینا نداریم. کودکان نابینا حق دارند به کتب و نشریات بریل وگویا، منابع کمک آموزشی مانند بازی های فکری مناسب سازی شده و اسباب بازی های ویژه کودکان نابینا دسترسی داشته باشند که متأسفانه علیرغم برخی تولیدات محدود کانون پرورشی فکری کودکان و نوجوانان و برخی شرکت های بخش خصوصی، شاهد ارائه حمایت های خاص در این خصوص نیستیم. بر این کمبودها بیفزایید عدم پذیرش بسیاری از کودکان نابینا در مهدهای کودک و مراکز آموزش پیش دبستانی که مستلزم حل مشکلات حقوقی در این زمینه، ارائه پشتیبانی های خاص از کودکان نابینا در مراکز آموزش قبل از دبستان یا ایجاد مهد کودک های ویژه این کودکان است که بتواند فاصله موجود میان امکانات قابل دسترس کودکان بینا و نابینا را پر کند.»
با توجه به مهم ترین نیازهای برشمرده شده جامعه نابینایان و کم بینایان از زبان متخصصان و دست اندرکاران تشکل های نابینایان و کم بینایان کشور وجه مشترک آنها ضرورت اجرای کامل قانون حمایت از حقوق معلولان کشور مصوب ۱۳۹۶ مجلس شورای اسلامی است زیرا بخش عمده ای از این مطالبات در این قانون پیش بینی شده یا ظرفیت های پیش بینی آنها ایجاد شده است.
مهم ترین خلاءهای در اجرای این قانون اختصاص بودجه متناسب با احکام آن در قالب بودجه سالانه کشور (که میزان آن در این سال ها بسیار کمتر از بودجه مورد نیاز بوده است) اعمال نظارت مؤثر از سوی کمیته نظارت بر اجرای قانون جهت پاسخگو کردن همه دستگاه های اجرایی مشمول و اخذ گزارش عملکرد آنها و واداشتن وزارتخانه ها و دستگاه های اجرایی کشور به انجام تکالیفشان در چارچوب قانون است. ضروری است مجلس شورای اسلامی در راستای مسئولیت نظارتی خود بر اجرای قوانین کشور از دولت گزارش های سالانه عملکرد قانون را دریافت و پس از بررسی به شکل مؤثر موانع موجود را احصاء و بر رفع آنها از طریق از طریق پاسخگو کردن دستگاه های مسئول نظارت کند.
برچسبها روز عصای سفید اختصاصی ایرنا نابینایانمنبع: ایرنا
کلیدواژه: روز عصای سفید اختصاصی ایرنا نابینایان روز عصای سفید اختصاصی ایرنا نابینایان توانبخشی نابینایان و کم بینایان نابینایان و کم بینایان کشور نابینایان و کم بینایان جامعه نابینایان نابینا و کم بینا ویژه نابینایان منابع اطلاعاتی برای نابینایان کودکان نابینا ترین مطالبات ایمن سازی دستگاه ها فناوری ها مهم ترین فرصت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۹۱۲۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تحول در بودجه تولید با شاخصهای کیفی
دررحکم اووظایفی ازاین قرارآمده بود:برنامهریزی دقیق وعملیاتی جهت تحقق سند تحول رسانهملی بهعنوان میثاق مشترک سازمانی در دوره تحول، نظارت هوشمندانه براجرای برنامههای راهبردی وعملیات هماهنگ و همافزای مالی و محتوایی، برنامهریزی جهت تقویت بودجه و بنیه مالی سازمان با بهرهگیری از ظرفیتهای برونسازمانی و با هدف تحقق تکالیف قانونی دستگاهها در قبال رسانه ملی، تقویت رویکرد «برنامهمحوری» با بهرهگیری هوشمندانه از«نظام بودجهریزی» بهعنوان ابزارتحقق برنامه درراستای ایفای نقش «تسهیلگر» و «پشتیبان» برای واحدهای عملیاتی سازمان، برنامهریزی جهت بهینهسازی بهرهوری و تعالی سازمانی، بازآرایی ساختار «مرکز طرح، برنامه و بودجه» با توجه به اقتضائات و الزامات رویکردی وسازوکاری مطرح در سند تحول.وی در بازدیدی که از روزنامه جامجم داشت، با ما به گفتوگو نشست و دراین گفتوگو براساس محورهای مطرحشده دراین حکم از او درباره اقدامات تحولی سازمان در زمینه طرح، برنامه و بودجه در سال جدید پرسیدیم. وی در این خصوص توضیح داد: لازمه تحول ایجاد فرهنگ تحول است. تحول اتفاق نمیافتد مگر اینکه فرهنگ سازمانی تحول را پیش ببرد. تحول فردی نیست و حتی کار یک گروه هم نیست، بلکه کار یک مجموعه و سازمان است. برای تحول باید یکسری تمهیداتی در نظر گرفته شود که متأسفانه در این زمینه تأخیر ایجاد شد و چون تمهیدات لازم اندیشیده نشد، بسیاری از بخشهای تحولی که در سند تحول بهعنوان میثاق سازمانی در نظر گرفته شده، مسکوت و مغفول مانده بود. مظفری ادامه داد: ما به دستور دکتر جبلی طراحی کردیم که هیچ بخشی از سازمان نسبت به تحول غیرفعال نباشد. برای اولینبار بین بودجه، برنامه عملیاتی، اسناد راهبردی سازمان و سند تحول اتصال برقرار کردیم؛ یعنی مابهازای هرچه در سند تحول پیشبینی شده است. در واقع متناسب با مأموریت هر یک از بخشها، داریم ظرفیت تعیین میکنیم که اگر آن برنامهها محقق شد، منابعش به تناسب با آن تخصیص یابد. این خود یک عامل انگیزشی و فرهنگساز است.
واحدی به نام عملیات رسانهای
مظفری در این خصوص تصریح کرد: واحد برنامهریزی درسازمان و تخصیص منابع، معمولا از جنس برنامه رادیویی، تلویزیونی و پروژه بوده است. ما دراین دوره واحد را عوض کردیم و تعریف جدیدی به نام عملیات رسانهای و بسته رسانهای ارائه دادیم. بسته رسانهای مجموعه برنامه برای تحقق یک انگاره یا گزاره در ذهن مخاطبان است که برای ارزیابی آن از مرکز تحقیقات کمک گرفتیم. در این زمینه ارزیابی پیشینی و پسینی داریم. در پیشتست، قبل از آنکه بخواهد آن بسته رسانهای اجرا شود، ارزیابی میشود؛ مثلا میزان شناخت مردم از یک شهید را ارزیابی میکنیم و بعد که بسته رسانهای درباره همان شهید اجرا شد، باز بررسی میشود که چقدر تأثیرگذار بوده است. وی درباره چگونگی بررسی شرح داد: عملیات رسانهای کاملا اجرایی و مبتنی بر آنچه بر افکار عمومی و گروه هدف مخاطب اتفاق میافتد، ارزیابی میشود. مثلا فرض کنید یک پویش درباره شعار سال طراحی شده است؛ اینکه چند نفرعضو پویش شدند،چه آثاری فرستادند، چقدر مشارکت کردند، چقدر در جامعه جریانسازی ایجاد و افراد و گروههای مختلف را درگیر کرده که منتج به رفتاری درمخاطب شود، ارزیابی میشود.نکته مهم این است که برخی حلقههای مدیریت پیام در این زنجیره مفقود بوده واین حلقهها داردکامل میشود.برای مثال در سازمان صداوسیما حوزهای برای اندیشهورزی هدایت شده و منسجم برای تولید فناوری نرم رسانهای نداشتیم. برای فناوری سخت نظیر تبدیل اسدی به اچدی، تبدیل آنالوگ به دیجیتال داشتیم و در این زمینه مثلا جهاد خودکفایی در حوزه فناوریهای سخت انجام شد. این مجموعه را داریم ایجاد میکنیم که در حوزه فناوری نرم هم ظرفیت مذکور شکل بگیرد. وی با ذکر مثال عنوان کرد: مردم و برنامهسازان ایدههایی میدهند و به نام خودشان ثبت و تبدیل به الگوی رسانهای میشود. تا وقتی از این الگو استفاده میکنیم آنها بهرهبردار هستند و حقوق معنویشان لحاظ میشود. این ابتدای زنجیره است. انتهای زنجیره هم ارزیابی جامع نداشتیم. نهایتا اندازهگیری میزان بیننده و شنونده و یکسری گزارشها بوده که مرکز تحقیقات ارائه میدهد. برای همین نظامی با عنوان مدیریت عملکرد و کنترل راهبردی را تعیین میکنیم که در حین عملکرد نیز اهداف عملکردی این برنامه و بسته رسانهای را پایش میکنیم. با توضیحات مظفری میتوان گفت ارتباط با برنامهها و بستههای رسانهای عمیقتر شده است و پایش فقط مختص به انتهای کار نیست. او در این خصوص گفت: داریم طرحی را با عنوان همیار تولید، طراحی میکنیم که با ناظر کیفی برنامه فرق دارد. این بخش برنامه راهمراهی میکند تا این مسیر درست طی شود و اگرتهیهکننده در راه تولید به هر مشکلی برخورد، این بخش میرود و مشکل را حل میکند. یعنی دیدمان، دید تسهیلگری و رفع مانع است تا با راهبری بهینه اثربخشی را بالا ببریم. هم میزان کمی مخاطب را لحاظ میکنیم و هم میزان منابعی که در اختیار آن برنامه و بسته رسانهای بوده است را با خروجی آن میسنجیم تا به میزان بهرهوری رسانهای آن برسیم. بهنوعی میتوان گفت استفاده بهینه در رسانه برای ما به شاخص بدل شده است.
افزایش بهرهوری رسانهای
مظفری میگوید: برنامهای در سیما داریم که با پروداکشن سنگین، میزان مخاطب پایینی دارد. در نقطه مقابل برنامههایی در رادیو و سیما هست که با هزینه کم، مخاطبان زیادی جذب کرده است؛ این یعنی بهرهوری رسانهای. باید به این برنامهها ضریب تشویقی دهیم. این موارد تا امروز لحاظ نمیشده و الان دارد لحاظ میشود؛ همچنین اینکه یک حوزه رسانهای مثل یک شبکه، گروه برنامهساز با چند تا شبکه دیگر تعامل میکند تا کار مشترک انجام دهند؛ یک نوع شاخص تحولی است. اینکه این گروها با چند معاونت دیگر ارتباط میگیرند- مثلا رادیو فرهنگ با شبکه دو یا فلان شبکه استانی یا یک نهاد فرهنگی در بیرون سازمان ارتباط ایجاد میکند یا حتی درحوزه بینالملل با شبکه دیگر - ضریب تحولی منصوب میشود.مظفری افزود: هرقدرهم افزایی دراین دوره بیشتر باشد و رویکرد قرارگاهی در طراحی این مدل عملیات، قویتر دیده شده باشد، حمایت قویتری از این جنس کارها خواهیم کرد. این باعث میشود تحول واقعا محقق شود چون نیازبه برخی زیرساختها دارد که باید فراهم میشد و در این مدت، انجام شده است. قدری در ایجاد این زیرساختها عقب بودیم. بااین حال بهسرعت درحال فراهم کردن آنها هستیم. گرچه اتفاقهای خوبی روی آنتن افتاده است.محفل ازبرنامههایی است که به ما الگومیدهد که میتوانیم در حوزههای تأثیرگذار فرهنگی و مورد دغدغه مخاطب جذب کرده، نشاط ایجاد و جریانسازی کنیم. اینها با رویکرد تحولی، امکان ایجاد و توسعه پیدا کرده است. رسانه در این دوره نیاز به یک زیست بوم جدید دارد که در آن، نقش اصلی بهعهده مردم است. رسانه باید صرفا بسترسازی و زمینهسازی کند و مردم برای تولید وارد شوند. اگر ما واقعا صدای مردم شویم و مردم خودشان را در رسانه ببینند، آنچه در سند تحول با عنوان زیست بوم قید شده، محقق میشود. وی تاکید کرد: یکی از محورهای سند تحول، کیفیسازی است. جدول بودجه آن چیزی است که در برنامه هفتم توسعه قید شده و نگاه به رسانه فقط براساس شاخصهای کمی بوده اما اصلاحیه و الحاقیههایی در نظر داریم که این دیدگاه عوض شود. رسانهای موفق است که در جامعه تأثیرگذار باشد. رسانه بدون پیامگیران فعال که خود احساس کنش داشته باشد، یک رسانه مرده خواهد بود. رسانهای تأثیرگذار است که مخاطب او احساس کند وارد میدان عمل شده است. رسانه باید این کنشگری را درجهت مطلوب هدایت کند.نگاه من به سازمان، جامع است نه تک بعدی. من۱۲سال سیما و چند سال در صندوق بازنشستگی و معاونت صدا بودم. به همین علت ابعاد سازمان را میشناسم. زمانی میتوانیم سازمان را به تعالی برسانیم که نگاه جامع و راهبردی داشته باشیم. باید با این نگاه راهبردی، سازمان را در زیست بوم واقعی خودش ببینیم و بعد وارد طراحی شویم. مظفری عنوان کرد: آینده رسانه، آینده هلدینگهای رسانهای است که نیاز جامعه را احساس میکنند و مبتنی بر آرمان و گفتمان انقلابی تولید و انتشار است. درست مثل هلدینگ جامجم که در آینده میتواند یکی از آن زیست بومهای اصلی را به صورت متن پایه پیاده کند و مبتنی بر همین راه حل، بخشی از مردم را وارد تعامل و هم افزایی کند. در چنین شرایطی، محتوا تک بعدی نیست و به شکل ۳۶۰درجه است. مخاطب امروز در تمام عرصههای سیما و صدا فعال است. رسانهای موفق است که بتواند ظرفیت لازم را برای فعالیت مخاطب براساس مسیر رشد و تعالی ایجاد کند.
تخصیص بودجه براساس طرح تحول
مظفری گفت: متأسفانه حداکثر ارتباط میان برنامه با اجرا تاکنون، صرفا تولید و پخش بوده است. یعنی در بهترین حالت آمار تولید و پخش بهصورت کمی، شاخص تخصیص منابع بوده است. اکنون داریم به این سمت میرویم که شاخصهای کیفی تعیین کنیم. شاخصهای کیفی که بهصورت گزارههای معین ابعاد تحول را از حیث تحول درمحتوا،رویکرد و سازوکار به شاخصهای ارزیابی کیفی و کمی متصل میکند. این شاخصها را خود حوزهها تعیین میکند. یعنی هرمعاونت متناسب با حوزه خود طرح تحولی ارائه میدهد و خود نیز شاخصش را پیشنهاد میکند. در تعاملی که با آنان داشتیم، بودجه امسال را مبتنی بر طرح تحول بستند. یعنی ما در واقع مازاد بر آنچه سال گذشته داشتیم، به هیچ حوزهای تخصیص نمیدهیم؛ مگر اینکه برنامه تحولی داشته باشد. آن وقت ضرایب تحولی اختصاص میدهیم؛ ضرایبی مثل میزان همافزایی.